چه خصوصياتي باعث مي شود ديگران از ما فاصله بگيرند؟ اگر نمي خواهيد مجرد بمانيد اين خصوصيات را در اسرع وقت از خودتان از بين ببريد. هيچ كس دوست ندارد با چنين آدم هايي ازدواج كند.

تا به حال فكر كرده ايد چرا بعضي افراد اين همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضي ديگر ... انگار كسي دوست ندارد حتي نزديكشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما كه به اين جور خرافات اعتقاد نداريد؟! – بلكه خصوصياتي دارند كه باعث محبوبيتشان مي شود، يا بهتر بگوييم فاقد خصوصياتي هستند كه آدم ها را از آنها براند.

چه خصوصياتي باعث مي شود ديگران از ما فاصله بگيرند؟ اگر نمي خواهيد مجرد بمانيد اين خصوصيات را در اسرع وقت از خودتان از بين ببريد. هيچ كس دوست ندارد با چنين آدم هايي ازدواج كند.

1- دخترهايي كه براي خودشان «مرد» شده اند!
شمار اين جور دخترها در دنياي امروز روبه افزايش است، و جالب اينجاست كه آنها اصلا از دافعه هاي خودشان خبر ندارند و به «مردانگي» خودشان كاملا افتخار مي كنند. آنها زنان ديگر را ضعيف، ناتوان، ظريف و وابسته مي دانند و اصلا حاضر نيستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.

لباس هاي مردانه، كارهاي مردانه، بازوهاي قوي و برجسته و صداي كلفت و مردانه از چيزهاي مورد علاقه آنهاست كه با آن فخر مي فروشند. اگر شما هم ظرافت هاي زنانه را باعث سرافكندگي خود مي دانيد، به مقاله «پسرهايي كه مجرد» مي مانند نگاهي بيندازيد.

زنان مردنما همانقدر براي ديگران دافعه دارند كه مردان زن نما حال شما را بد مي كنند. زن، زن آفريده شده و مرد، مرد، و هر كدام از اين دو جنس در قالب خصوصيات خودشان است كه جذابيت دارد، قدرت دارد و مي تواند كارهايش را راه بيندازد.

البته اين جور دختران مي توانند به خوبي جاي پدر را براي بچه هايشان پر كنند اما متاسفانه مجرد مي مانند، چون پدر بچه ها دنبال «همسر» خوبي براي خود مي گردد!

2- دخترهاي خرافاتي
اگر اولين سوالي كه در هنگام آشنايي با افراد مي پرسيد اين است كه متولد چه ماهي هستند، اگر پاي دكه روزنامه فروشي مي ايستيد و فال اين ماهتان را در تمام مجلات مي خوانيد، اگر در كتابخانه اتاقتان انواع گوناگون كتاب هاي تعبير خواب، فال قهوه، طالع بيني هندي، چيني، رومي، فرانسوي و ... است، اگر به خودتان انواع سنگ هاي ضد چشم زخم، ازدياد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سياره ژوپيتر و از اين جور چيزها آويزان كرده ايد و اگر پاتوق شما خانه معروف ترين فال قهوه گير شهر است كه براي رسيدن به آرزوها و خواسته هاي مختلفتان نسخه هاي عجيب و غريب مي پيچد، بايد بگوييم كه سرگرمي خوبي داريد اما خيالتان را راحت كنم: متاسفانه در طالع شما هيچ ازدواج موفقي ديده نمي شود!

مي دانيد چيست، متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبيعه در نمي آورند و اصلا نمي توانند شما را درك كنند. آنها واقع بين هستند و اكثرا همه چيز را از ديد عقل و تجربه ميبينند، به خاطر همين ذاتا از اين جور كارها دل خوشي ندارند. البته كه مهم نيست آنها چه فكري در مورد شما مي كنند، اما ... خواهش مي كنم به خاطر خودتان هم كه شده كمي منطقي باشيد!

3- دخترهاي خانم معلم
من يكي از آنها را مي شناسم. او مثل يك وجدان آگاه «اكسترنال» است كه به من وصلش كرده باشند: مدام مسائل و بايد و نبايدهاي بهداشتي، روانشناختي، علمي، اجتماعي، سلامت، تغذيه و خلاصه هر چيز ديگري كه راجع به آن مطالعه اي داشته را به من گوشزد مي كند.

او مرتب يادآوري مي كند كه موقع ظرف شستن بهتر است دستكش بپوشم، موقع رد شدن از خيابان خيلي احتياط كنم، بزرگترها را نبايد به اسم كوچك صدا كنم، كلم بروكلي براي سلامتي مان خيلي خوب است، چت كردن كار بدي است، موقع كار با كامپيوتر بايد صاف نشست، و هيچ وقت نبايد از چراغ قرمز رد شد! و خدا نكند كه من بخواهم دست از پا خطا كنم و اين دستورات را ناديده بگيرم، مثلا خداي ناكرده بروم سينما و پفك و چيپس با سس تند بخورم!

البته او خيلي دختر خوب و شايسته اي است، اما هيچ وقت نمي توانم از بودن با او لذت ببرم. (بيچاره همسرش!) بد نيست بدانيد كه همه ما آدم ها علاوه بر والد،بالغ و كودك درون، يك «معلم» درون هم داريم كه اينها را به ما گوشزد مي كند اما فرقش اين است كه گاهي مي توانيم خاموشش كنيم و كمي از شيطنت هايمان لذت ببريم. معلم بازي به شدت ديگران را از شما فراري مي دهد.

4- دخترهاي پول پرست
نيازي به توضيح نيست كه اينها چه جور دخترهايي هستند. اين دخترها نشانه هايي دارند كه طرف مقابلشان خيلي زود آنها را مي شناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالي حرف مي زنند، اولين سوالاتي كه مي پرسند در موردميزان درآمد، مدل ماشين، محل زندگي، وضعي اقتصادي خانواده و اين قبيل است و اگر در چشم انداز آينده يك رابطه احتمال بحران مالي يا احيانا اجبار به قناعت را ببينند بلافاصله محو مي شوند!

قضيه خيلي ساده است، دختري كه دنبال جيب طرف مقابلش است در روزهاي سخت به درد نمي خورد. رابطه عاطفي با چنين دختراني بي نهايت شكننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زيادي قرار دارد. اگر چنين دختري هستيد متاسفانه طرفداري نداريد؛ پسرها هم مي خواهند با كسي ازدواج كنند كه آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جيبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور كه شما دوست داريد طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.

5- دخترهاي انحصارطلب
دخترهاي انحصارطلب خيلي خوبند، فقط يك ايراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سياه مي كنند! آنها مي خواهند تمام زندگي طرف مقابلشان شوند و اين اصلا منطقي نيست. همه خانم ها دوست دارند در مركز توجه مرد زندگي شان باشند اما اين توجه حد و مرزي دارد كه دخترهاي انحصارطلب از آن بي خبرند.

آنها تنها زماني شادند كه احساس كنند تمام توجه مرد زندگي شان به آنهاست، و اگر او كوچكترين توجهي به ديگران يا به مسائل و جنبه هاي ديگر زندگي اش بكند اوقاتشان تلخ مي شود. حتي ممكن است تبديل به افرادي كنترلگر شوند و مدام همسرشان را چك كنند و مثل سايه دنبالش باشند.

البته در ابتداي آشنايي خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگي مان مي شود اما اگر اين روند بخواهد ادامه پيدا كند ما را از كار و زندگي مي اندازد. هر فردي در كنار ازدواجش، كه البته جنبه بسيار مهمي از زندگي اش است، لازم است به خانواده اش، كارش، تفريحات و دوستانش و علايق ديگرش هم به اندازه خودشان توجه كند؛ همچنين به فرديت خودشبه عنوان يك انسان مستقل. اين دخترها جلوي رشد و پيشرفت همسرشان را مي گيرند، وهيچ مردي هم اين را نمي خواهد.

66- دخترهاي خودباخته
دخترهاي خودباخته را حتما مي شناسيد: آنها به خاطر رابطه شان از همه چيزشان مي گذرند و حاضرند تمام زندگي شان را براي طرف مقابلشان فدا كنند. آنها از خود گذشته هايي هستند كه هميشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمي شوند، هميه دنبال راضي كردن طرف مقابلند، هيچ اولويتي براي خودشان قائل نيستند، از نيازهاي خودشان مي گذرند تا به نيازهاي مرد زندگي شان برسند، به فكر رشد و پيشرفت شخصي نيستند و بالاخره همه زندگي شان در رابطه شان خلاصه مي شود.
اين جور دخترها همه اين كارها را به خاطر خشنود كردن طرف مقابل انجام مي دهند، اما برعكس آنچه خودشان فكر مي كنند به جاي راضي كردن طرف مقابل او را از خود مي رانند. آنها در نهايت به افرادي بي هويت و به شدت وابسته تبديل مي شوند كه همه بار زندگي شان روي دوش همسرشان خواهد بود.

گاهي اينطور به نظر مي رسد كه دخترهاي سر به زير حرف گوش كن بيشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتي بي نهايت كسل كننده مي شوند. در واقع دخترهايي كه در حد خودشان استقلال و هويت دارند و به دنبال رشد شخصي خودشان هم هستند براي همه جذابترند.

7- دخترهاي غرغرو
اين آخرين مورد است اما بيشتر از تمام مواردي كه تا اينجا خوانديد آدم ها را از شما فراري مي دهد. واقعا چه كسي دلش مي خواهد يك نفر مثل راديوهاي قديمي مدام زير گوش وزوز كند، آن هم از نوع غرغر؟!

از نزديكترين مردي كه دم دستتان است سوال كنيد چه چيز بيشتر از همه روي مخش مي رود و او به شما خواهد گفت كه يك آدم غرغرو. غرغروها انرژي آدم را تحليل مي برند و واقعا روي اعصاب راه مي روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمي شوند كه چقدر اين كارشان بيهوده است.

وقتي مدام غرغر مي كنيد ديگر كسي به حرف هاي شما گوش نمي دهد و محتواي حرف هايتان را نمي فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته ايد به هدفتان دست پيدا كنيد و كسي را مجبور به كاري بكنيد فقط براي اين بوده كه از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا كنند، نه هيچ چيز ديگري.

البته كه شما حق داريد خواسته هايتان را از ديگران بخواهيد يا شكايت هايتان را مطرح كنيد اما چطور است يك شيوه موثرتر و جذاب تر براي اين منظور پيدا كنيد؟ شايد هم خواسته هايتان نياز به بازبيني داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست نداريد كسي توي دلش به شما بد و بيراه بگويد.

**********************
دختران و پسران در دوره خواستگاري , آشنايي و شناخت جهت ازدواج، ممكن است دچار اشتباهات ذيل شوند .
**********************
1-استتفاده از مكانيسم هاي نا خودآگاه
الف)مثبت نمايي : تمايل به اين كه فردرا مثبت ببينيم . پس از ازدواج مي گويد : (افسوس ! افسوس كه خال لعل لبت زگيلي بيش نبود )
ب)ايده آل نگري: كشش به اين كه فرد را از هز نظر ايده آل در نظر بگيريم .
ج)ساده انگاري: همه چيز را ساده كنيم و سريع از مسائل قابل تامل بگذريم .
د)آشنا پنداري : تصور اين كه اين فرد برايمان آشناست و از كودكي در ذهن ما بوده است . در واقع ما تصويري در ذهن خود داريم كه آن زندگي مي كنيم .
هـ)انكار
اين اشتباه به اين معني است كه واقعيت هاي فرد را مي بينيم و ديگران هم اشاره مي كنند .اما ما انكار مي كنيم و نمي پذيريم ,ممكن است ما 2 اقدام كنيم .
الف)توجيه :مثلا فرد خشن است ,ما مي گوييم جدي و قاطع است .
ب)تخفيف :مثلا فرد غير مذهبي است ما مي گوييم فقط گاهي نماز نمي خواند . دلش پاك است.

2- درگيري عاطفي پيدا كردن
از عمده ترين اشتباهات در زمان آشنايي اين است كه به خاطر تعلق و هيجانات , عقل تعطيل يا تحريف مي شود .
صرفا روي عشق,علاقه و احساس ميخكوب مي گرديم و شناخت عقلاني عقب رانده مي شود .

3- تسليم نياز جنسي شدن
اين كه تن به خواسته هاي لذت طلبانه فرد داده شود , مثل لمس  , مسائل سكسي طرح كردن و .....

4- سازش عجولانه براي از دست ندادن طرف مقابل .
با چشم پوشي از عقايد , علائق فردي , فعاليت ها , خانواده و....تن به ازدواج مي دهد و اين بهانه را مي آورد كه نگران بالا رفتن سن هستم ,شايد نفرات بعدي بهتر نباشند.

5- تسليم ظواهر شدن:
جذابيت در صورت , اندام ,تن صدا ,ثروت,موقعيت اجتماعي مانع شناخت دقيق فردي مي شوند .

6- بي توجهي به نشانه هاي هشدار :
ارتباطات و سيع و عميق با جنس مخالف , درگيري هاي شديد كاري يا تحصيلي سابقه ا عتياد , رفيق بازي و نشانه هاي كنترل گري و بدبيني ,نشانه هاي وسواس,لذت طلبي و..... همه نشانه هاي هشدار در مورد نا مناسب بودن فرد مورد نظر است.

7- احساس گير افتادن در رابطه :
بعضي ها تصور مي كنند وقتي با كسي آشنا شدند يا چند جلسه خواستگاري پيش رفت ,ديگر نمي توانندبرگردند و مجبورند با رودربايستي قبول كنند .

8-باور به كم شدن مشكلات در آينده نيز از اشتباهاتي هست كه افراد مرتكب مي شوند .

9- باور به تغيير دادن فرد مقابل در آينده, هم بيشتر يك سراب دوران جواني است .دختران و پسران بايد شخصيت طرف مقابل خودرا همان طور كه هست براي ازدواج بررسي كنند و بپذيرند و به اميد تغييرآن ها پس از ازدواج نباشند .

10- نپرسيدن سئوالات كافي به دليل:
الف)ترس از مخدوش شدن رابطه عاطفي.
ب)نمي دانند دقيقا چه بپرسند.
ج)نمي خواهند جواب سئوالات رابدانند .
د)ترس از مورد سئوال قرار گرفتن .
ه)تصور اين كه جواب سئوالات را مي دانند (ذهن خواني )
و)بي تاثير دانستن, جواب سئوالات در انتخابشان

هميشه ازدواج با خودش شور ونشاط و البته هيجان و اضطراب داره

معمولا نگراني ها نسبت به فردا، و شوق و هيجانهاي ناشي از عميق ترين احساساتي كه درحال رد و بدل شدن هست، آنقدر زياد هستند كه فرايند شناختي و منطقي ازدواج را مشكل مي سازند. گاهي كاه مشكلات كوه به نظر مي رسند و گاه كوه مسائل ،‌كاه به نظر مي رسد.

بهتر است دختر و پسر با رسمي كردن خواستگاري با تكيه بر تجارب بزرگتران و علم مشاوران و با صبوري ، اين احساسات را تحت كنترل در بياورند و نگراني ها را به سطح منطقي رسانده و راه حلهاي احتمالي آن را بررسي كنند.

ازدواج پايان نيست. آغاز هست:
در واقع وقتي در فرايند ازدواج به اين نقطه مي رسيم كه اكثر شناختها انجام پذيرفته و كم كم ازدواج قطعي مي گردد. اينطور نيست كه كار پايان پذيرفته باشد،‌در واقع فرايند جديدي در حال شروع شدن است.

مثال:
باغباني كه زحمت مي كشد و زمين مرغوبي مي يابد، بذر مرغوبي مي يابد، كود و آفت كشي مرغوبي مي يابد، به معني آن نيست كه به محصول دست يافته است و كارش تمام شده است. بلكه به اين مفهوم است كه حالا وقت تلاش است. وقت برنامه ريزي هست، وقت توجه و دقت به نهال كاشته شده است.

در ازدواج ؛ ما با تكيه بر خدا، يادگيري مهارتها و تلاش خودمون و خلاقيتهاي فردي و تحمل و پشتكار در صدد هموار كردن مسيرپيش روي خود هستيم .لذا قدمهايمان بايد سنجيده برداريم. چون بسياري از مسير ممكن است هنوز هم ناشناخته باشد.

اين توجه ها و دقت ها بسيار لازم و ضروي هست و موردتوجه ماست. ليكن بايد بدانيم نبايد اينها منجر به حساسيت زياد ما شود و وسواس در ما ايجاد كند. و هميشه مضطرب و نگران آينده باشيم. و ترديد و نگراني، لذت اين تعهد و دلبستگي را كاهش دهد.

در فرايند ازدواج ؛ ما آرام مي رويم ،‌اما دلمان قرص بايد باشد. سنجيده عمل مي كنيم و اميدوار ،‌اما شهد شيرين يك زندگي عاقلانه و عاشقانه را از دست نمي دهيم. نبايد هيچكدام فراموش كنيم كه فقط وقتي ما مي توانيم ساير رسالتهاي خود را انجام دهيم كه اين آرامش دروني را داشته باشيم. رسالتهايي مثل شكوفايي در ابعاد مختلف زندگي امان ، خودمان، كارمان ، ارتباط با جامعه ، تربيت فرزندان و ....
پس انرژي خود را صرفا روي شغل،‌مسكن و فرزند و .... سرمايه گذاري نمي كنيم. بلكه در فهم خويشتن خود و زندگي كه بنا نهاده ايم ، سرمايه گذاري كنيم. فقط وقتي كه ما احساس آرامش و خوشبختي و رشد مي كنيم فرزندان ما عالي مي شوند، كار ما پيشرفت مي كند و نگراني هاي جنبي ما كاهش مي يابند.

آمادگي زوجين هنگام ازدواج براي مشكلات و رنجهاي احتمالي :
در واقع ما زوجين ، از ابتداي ورود به زندگي، خود را آماده مي كنيم كه رنج ببريم. خود را آماده مي كنيم هزينه كنيم ،‌ چون انتخاب خود را با ارزش مي دانيم و برايش به غايت تلاش خواهيم كرد. فلسفه نگاه ما هنگام ورود به زندگي تعيين كننده خوشبختي يا بدبختي ماست.
آنان كه به اميد يك اتوبان يك طرفه و بدون دردسر به جلو و در كمال راحتي هستند،‌خيلي زود متوجه مي شوند كه اشتباه كرده اند.

لذا ما خود را آماده مي كنيم كه مسائل مختلف را پيش رو داشته باشيم و حل كنيم
اول :مشكلات احتمالي دروني
دوم: مشكلات احتمالي بيروني

اول :مشكلات احتمالي دروني
در دسته اول ، تمام نقاط ضعفهاي قديمي ما (ضعفهاي شخصي دوران مجردي)به نوعي وجود خواهندداشت. اگر كمالگرا بوده ايم،‌ريز بين بوده ايم ،‌ دقيق بوده ايم ، نگران بوده ايم ، بدبين بوده ايم يا هر چيز ديگر كم و بيش خود را نشان مي دهند. در واقع مهمترين جايي را كه روي آن كار مي كنيم خودمون هستيم.
ما به گرماي احساس همسري خود، رنجها و دردهاي دروني يكديگر را التيام مي بخشيم . نقطه ضعفهاي همسران ، بايد آنها را دلسوزانه به نوازش يكديگر برساند نه به خشم و سرخوردگي.

ما زوجين بايد تحملمون را در مورد ضعفهاي شخصيتي يكديگر افزايش دهيم و يكديگر را با همه ضعفها و كوتاهي ها بپذيريم ، بدون احساس پشيماني، خشم و يا ناآرامي.
ما فقط آينه ي هم نمي شويم. كه آينه فقط نشان مي دهد و رها مي سازد. ما اينجا بازوي يكديگر را مي گيريم ،‌چراغي روشن مي كنيم . زخمها را التيام مي بخشيم و با نوازش، كمر يكديگر را مي گيريم و دست همديگر را رها نمي كنيم. و با تكيه و اعتماد در اين مسير پرفراز و نشيب پيش مي رويم ،‌بدون اينكه لحظه شماري كنيم كي اين وضعيت تمام مي شود يا به آخر راه مي رسيم. صرفا حركت همسفرانه و همسرانه ما به طرف هدفي لامتناهي ،‌همه آن لذتي هست كه خواهيم برد.

دوم: مشكلات احتمالي بيروني
در اين دسته هر چه غير از خصوصيات شخصيتي دروني دختر و پسر است در آن قرار مي گيرد.
مسائل اقتصادي،
مسائل اجتماعي
......
و مشكلاتي كه ممكن است پيش بيايد. همه اينها جزء‌دسته بيروني هستند.
اين دسته ها وقتي مي توانند تهديد باشند و ما را با مشكل روبرو كنند كه دقت ما در دسته اول كم شود. يعني ضعفهايمان را نشناسيم و التيام نبخشيم . يعني اگر دختر و پسر از درون خود يكپارچه و محكم و اميدوار نباشند، هر كدام از دسته اول مي توانند آنها را به هم بريزند.

دقت كنيد:
هيچ وقت هيچ كسي در خوشبختي ما نقشي كليدي تر از خود ما ندارد. بهتر آنست كه دختر و پسر با اين آمادگي وارد زندگي شوند، كه محكم دستان هم را بگيرند و اميدوارنه حركت كنند و حتي انتظار مشكلات را بكشند.
زوجين بايد مواظب باشند آنچه نقاط ضعف دروني آنهاست به صورتي در دسته و اشكال بيروني خودش را نشان ندهد. (مثلا به شكل مشكل اقتصادي، مشكل مادرشوهر، مشكل كاري، مشكل تحصيل و ...)
يعني وقتي ما در دسته اول مشكل پيدا كنيم ، دسته دوم ما را زير پاي خود له خواهد كرد.

زوجين نبايد در مورد يكديگر جزء نگر بوده و از يكديگر ذهن خواني كنند:
ذهن خواني و جزئي نگري آفتي هست كه از ابتدا ازدواج بايد به هم تذكر دهند و ريشه كنش كنند
. ذهن خواني همه آن چيزي هست كه پيش پيش در مورد آينده تصور مي كنيم و نگران مي شويم ، ذهن خواني همان خيالاتي هست كه نسبت به رفتار و گفتار و احساس يكديگر در ذهن مرور مي كنيم. و اينها آفت است.

الف)
شفاف سازي و ابهام زدايي و گفتمان بهترين روش از بين بردن ذهن خواني است.

ب )
راه ديگر دوري از ذهن خواني ،‌پرداختن عملي به مسائل زندگي است به نحوي كه فرصت خيالبافي در مورد انگيزه و هدف ديگران نداشته باشيم.

زوجين هر دو بايد به طور جدي در كاهش ديدگاه ريزبينانه نسبت به مسائل كوشش كنند.
اين فكر و ذهن را خدا به ما نداده است كه همش موي از ماست هاي مادي دنيوي بكشيم. پس بايد اين ذهن را آزاد كنيم. و بي تفاوتي را در آن قرار دهيم و از انرژي ريز بيينانه آن فقط در مسير هاي رشدي و آرامش بخش استفاده كنيم.

فرمول:
هر گونه تصور ، ذهن خواني و تفكري كه ما را به هم مي ريزد و موجب آسيب رساندن به ما مي شود نامطلوب هست و بايد رها شود.

به هر حال شرح آنچه گفته شد و اين طرحها به هنگام عملياتي شدن سختتر خودشان را نشان مي دهند.

در اين مقاله عناويني از مهم ترين سوالات خواستگاري را برايتان بيان مي كنيم. البته نوشتن ليستي كه شامل تمام سوالات لازم براي شناسايي شريك آينده تان باشد غير ممكن است زيرا تفاوت هاي فردي ،شغلي،فرهنگي،اعتقادي و غيره در انسان ها باعث مي شود يك نسخه ي واحد كارساز نباشد .مي توان اصولي را بيان كرد كه در فرهنگ ما براي داشتن زندگي موفق زناشويي لازم است اما شايد كافي نباشد. به همين دليل بعد از خواندن سوالات پيشنهادي ، خود شما نيز بايد تغييراتي در آن ايجاد كنيد.

ابتدا زماني كه تصميم مي گيريد كه خواستگاري را به خانه بپذيريد يا همراه خانواده به خواستگاري برويد ،بهتر است كمي با خود خلوت كنيد . واقع بينانه به خود و شرايط موجودتان نگاه كنيد. خود را از نظر زيبايي،تحصيلات،شرايط مالي ، فرهنگ خانواده بسنجيد. اين كار براي سنجيدن توقعات خوداز زندگي و همسر آينده ،كمك خواهد بود.

بهتر است علاوه بر شناخت بيشتر از شرايط فعلي تان ،آرزوها و انتظاراتتان راجع به زندگي زناشويي را مشخص كنيد. در خلوت خود شعار ندهيد. اينكه معيار هاي صحيح چيست با اين كه معيار هاي شما چيست متفاوت است .ممكن است شما بر اساس معيار هايي صحيح انتخاب كنيد اما در زندگي آينده چون اين معيار ها برايتان دروني نشده و فقط جنبه ي شعار داشته ، دچار مشكل شويد. پس نگاهي واقع بينانه به شرايط موجود و خواسته هاي آينده بسيار مهم است . وقتي به يك ارزيابي صحيح رسيديد ،دست به كار شويد.ليستي براي خود تعيين كنيد و البته بايد ياد آور شوم سوالات استاندارد ، با جواب هاي مشخص وجود ندارد و جوابي متفاوت از آنچه شما فكر مي كرديد به يك سوال نبايد باعث شود نظر شما منفي گردد.خيلي از پاسخ ها خود باعث سوال ديگري مي شوند و مهم اين است كه شما در آن زمان بتوانيد به خوبي و البته صادقانه گفتگو كنيد.

سوالات كلي براي شروع خوب است اما خيلي تعيين كننده نيست زيرا سوال كلي جواب كلي هم دارد و به شناخت بيشتر كمك نمي كند.
بعضي از سوالاتي كه در زير آمده در صورت آشنايي قبلي با فرد براي مثال فاميل بودن نيازي به پرسيده شدن ندارد و برخي براي شما حائز اهميت نيست .پس سوالات زير را به عنوان چند پيشنهاد مطالعه بفرمائيد.

- بيوگرافي خوتان را بگوئيد:(سن ، تحصيلات ، شغل ،تعداد فرزندان خانواده ، وضعيت پدر و مادر، خواهر و برادر ها، اين كه چندمين فرزند خانواده است . )

- علت اينكه تصميم به ازدواج گرفتيد چيست؟(خواست خانواده ، فشار فرهنگي يا نياز شخصي)

- در زندگي چه هدفي را دنبال مي كنيد؟ چند تا از سر فصل هاي مهم در آينده تان چيست؟(براي مثال گرفتن بورسيه،موفقيت در زمينه ي ورزش و..)

- چه ملاك هايي براي خوشبختي داريد؟

- مسائل اقتصادي همسر و خانواده ي او چقدر برايتان مهم است؟

-بعد از ازدواج چقدر مايل به ارتباط با خانواده ي همسرتان هستيد؟

-دوست داريد همسرتان با خانواده ي شما تا چه حد صميمي باشد؟

-در تصميم گيري ها اهل مشورت هستيد؟

-آيا خانواده و دوستانتان در تصميماتتان دخيل هستد؟ در آينده همسرتان چطور؟

-اگر اختلاف نظري بين همسر و خانواده تان ايجاد شد ،چگونه آنرا رفع مي كنيد؟

-خانواده ي خود را سنتي مي دانيد يا مدرن؟ مي خواهيد چطور خانواده اي تشكيل دهيد؟

-نظرتان راجع به مرد سالاري و زن سالاري چيست؟

-تكليف مديريت خانه چه مي شود؟

-درزمان وقوع اختلاف نظر ، اگر با گفتگو به نتيجه نرسيديم ، چه كسي نظر آخر را بدهد؟

-چه عقيده اي در باره ي مديريت اقتصادي خانه داريد؟

-تعريف تان از صرفه جويي چيست؟

-چقدر اهل پس انداز هستيد؟

-چقدر دوست داريد صاحب فرزند شويد؟

-در تربيت فرزندان ، چقدر اختيارات را به همسرتان واگذار مي كنيد؟


-تا چه حد به اعتقادات مذهبي پايبند هستيد؟

-از نظر ديگران فرد مذهبي هستيد؟

-تعريفتان از حجاب چيست؟( چادر ،مانتوي پوشيده ،چادر ملي ،بلوز و شلوار و روسري و ..)

-در رفتار با نامحرم چه روشي داريد؟

-خودتان در محل كار وخانواده ، با نامحرم چگونه رفتار مي كنيد؟

-از همسرتان تو قع داريد چگونه رفتار كند؟



-با كار كردن خانم ها موافقيد؟ چه نوع كاري؟ (مخصوص خانم ها)

- دوست داريد در آينده شاغل باشيد؟ (مخصوص آقايان)

-آيا همسرتان بايد براي هر كاري از شما اجازه بگيرد؟

-اهل مطالعه هستيد يا نه ؟ اگر بله در چه موضوعاتي؟

-آيا فيلم ديدن را دوست داريد؟ زيباترين فيلم هايي كه تا كنون ديده ايد ،كدامند؟

-رابطه تان با دنياي مجازي و اينترنت چگونه است؟

-اگر اهل استفاده از اينترنت هستيد، بيشتر به سراغ چه موضوعات و سايت هايي مي رويد؟

-با چت كردن چه ميانه اي داريد؟

-تا به حال به چه كارهايي اشتغال داشتيد؟

-از كاري كه مي كنيد ،راضي هستيد؟

-رابطه تان با همكارانتان چطور است؟

حتما راجع به خط مشي سياسي و اعتقادات خود صراحتا صحبت كنيد و از او سوالات كاملي بپرسيد چون ممكن است در آينده به مناسبت هاي مختلف ، اختلاف عقيده ي سياسي ديگر شرايط زندگي تان را تحت تاثير قرار دهد.
-با جشن عروسي موافقيد؟ تا چه حد موافق خرج كردن براي مراسم هستيد؟

-آيا در باره ي مهريه نظر خاصي داريد؟

-رسم و رسوم خاصي هست كه خانواده تان برايشان خيلي مهم باشد؟

-چه نوع تفريحاتي را دوست داريد؟

- بعد از ازدواج با دوستانتان تا چه حد رفت و آمد مي كنيد؟

- دوست داريد همسرتان اهل معاشرت با دوستان باشد يا نه ؟

اين ها بخشي از اطلاعاتي است كه ما از همسر آينده مان نياز داريم اما همه ي آن نيست. تحقيق ،مشاوره مي تواند بسيار موثر باشد. به خدا توكل كرده و سعي كنيد بهترين انتخاب را داشته باشيد زيرا هرچند دين ما در صورت اختلاف امكان جدايي را قرار داده است اما مشكلات پس از آن به قدري زياد است كه بهترين راه پيشگيري از طلاق با انتخاب صحيح است.

خوش بخت و موفق باشيد.

در اينگونه جلسات بدون تعارف و يا رودربايستي و با آرامش كامل و با وقت كافي به گفتگو و تبادل نظر پرداخته و از عجله كردن به شدت بپرهيزيد.
بعد از پايان جلسه،در منزل خود به نتيجه گيري و پردازش آنچه ميان شما و طرف مقابل مطرح شده پرداخته و نتيجه گيري كنيد.

آغاز اين مطلب را هم با حديثي را از امام علي(عليه السلام) آغاز مي كنم كه بسيار آموزنده و راهگشاست، امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
اَلمَرءُ مَخبُوٌ تَحتَ لِسانِه شخصيت هر انساني در زير زبانش نهفته است.

موضوع اين پست  بررسي سوالاتي است كه معمولاً در جلسات خواستگاري بين دختر و پسر رد و بدل ميشود و مي توان گفت كه اولين نوع شناخت و اولين مرحله برخورد ميان آن دو را تشكيل مي دهد و اين بسيار مهم است كه دو نفر كه قرار است احتمالاً با يكديگر زندگي كنند، از خصوصيات و ابعاد مختلف فردي، اجتماعي، شرايط فرهنگي، اقتصادي و... يكديگر مطلع شوند، به همين دليل يك سري سؤالاتي آماده شده كه در اين زمينه بسيار مفيد مي باشد. لازم است قبل از هر چيز به چند نكته اشاره كنم:
1- در انتخاب پرسشها سعي بر اين بوده كه سؤالات هماهنگ با معيارها و حدود شرعي اسلام عزيز انتخاب و گلچين شوند.
2- سؤالات عموماًبه صورت نظري، عمومي و مستقيم طرح شده و شما مي توانيد با توجه به شرايط و موقعيت فرهنگي و محيطي فرد مورد نظر، آنها را به صورت كاربردي، ملموس و غير مستقيم مطرح نماييد.
3- سؤالات طرح شده بسيار كلي و جامع است و قابليت گسترش و تبديل آن به سؤالات جزئي تر، تشريحي و تستي براي شما وجود دارد.
4 - بايد توجه داشته باشيد كه مهمترين شرط براي مفيد بودن اين پرسش و پاسخها، داشتن صداقت كامل براي هر دو طرف است.
5- سؤالات طوري مطرح شده كه هم آقايان و هم خانمها بتوانند از آنها استفاده كنند ولي برخي از سؤالات نيز اختصاصي آقايان يا خانمها مي باشد.
6 - از آنجا كه هر كس مطابق با ذهنيت و تصورات به سؤالات جواب مي دهد و چه بسا ممكن است برداشت ديگران از يك مفهوم، با برداشت شما مغايرت داشته باشد و عدم توجه به اين نكته، در آينده مشكلاتي را براي شما ايجاد نمايد، بهتر است در چنين مواردي قبل از طرح سوال مورد نظر، ابتدا از طرف مقابلتان، در مورد اينگونه مفاهيم توضيح خواسته و سپس سؤال اصلي را مطرح كنيد. به عنوان مثال قبل از اينكه سؤال كنيد: " نظر شما در مورد قناعت در زندگي چيست؟" بپرسيد: " به نظر شما قناعت يعني چه؟"
7- توصيه مي كنم پرسش و پاسخ، حتي المقدور به صورت حضوري انجام پذيرد، زيرا اولاً ميزان شناخت شما را وسيعتر نموده و ثانياً احتمال دخالت احساسات را به حداقل مي رساند. همچنين براي اينكه شناخت شما از طرف مقابلتان دقيق و شفاف باشد، سعي نماييد پرسشها و پاسخها را كاملاً به صورت رسمي و خالي از هرگونه عبارات عاطفي مطرح نماييد.
8 - دقت داشته باشيد كه اصل جوابها و كيفيت آنها، نشان دهنده نوع شخصيت و ديدگاههاي طرف مقابل شما و نيز نشان دهنده ميزان رشد فكري و عقلي اوست.
9 - بعد از مطالعه سؤالات متوجه خواهيد شد كه پرسيدن برخي از اين سؤالات در جلسه اول خواستگاري ضرورتي ندارد و در صورت نتيجه گيري اوليه، در جلسات بعدي مطرح شوند بهتر است، كه تقسيم بندي آن بر عهده خود شما مي باشد.
10 - ممكن است شما احتياج به پرسيدن برخي از اين سؤالات نداشته باشيد، به اين دليل كه يا قبلاً از آنها اطلاع داشته ايد و يا اينكه سؤال مورد نظر در مورد طرف مقابل شما صدق نمي كند.
11 - سؤالاتي را كه فكر مي كنيد مطرح كردن آنها ضروري ميباشد و در اين مجموعه سوالات گنجانده نشده را نيز به سؤالات خود بيفزاييد.
نكته بسيار مهم: پرسشنامه، تنها يكي از راههاي شناخت همسر ، آن هم به صورت تقريبي و نسبي بوده و نمي تواند انسان را از تفكر، مشورت و تحقيق بي نياز كند.

**************************

بخش اول: سؤالات مربوط به آينده زندگي

1- به نظر شما مهمترين عامل موفقيت در زندگي چيست؟
2- ملاك خوشبختي و موفقيت را در چه مي بينيد؟
3-افكار مذهبي همسرتان و خانواده او، چقدر براي شما اهميت دارد؟
4- چه صفاتي را براي همسر آينده خود لازم مي بينيد؟
5- نظر شما در مورد مراسم عقد و نظر شما در مورد مهريه چيست؟
6- عروسي چيست؟
7- زندگي در شهري ديگر را چگونه مي بينيد؟
8- آيا آمادگي داريد كمبودهاي اقتصادي همسرتان و خانواده او را ناديده بگيريد؟ تا چه حد؟

بخش دوم: سؤالات مربوط به خانواده همسر
1- از نظر اجتماعي، خانواده شما چه ايده هايي دارند؟(مثلاً در مورد جامعه، مردم، مشكلات و...)
2- سطح فرهنگي و طرز تفكر خانواده خود را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
3- خانواده شما چقدر مذهبي هستند؟
4- خانواده شما سنتي هستند يا متجدد و يا معمولي؟
5- خانواده شما شاد و پر جنب و جوش هستند يا ساكت و آرام؟
6- خانواده شما مرد سالار است يا زن سالار يا شايسته سالار؟

بخش سوم: سؤالات مربوط به مسائل اقتصادي

1- انتظارات اقتصادي شما از همسرتان تا چه اندازه است؟
2- نظر شما در مورد كار كردن همسرتان در خارج از منزل چيست؟
3- چه كاري را براي اشتغال انتخاب خواهيد كرد؟
4- تصور شما از صرفه جويي چيست؟
5- چقدر معتقد به صرفه جويي و قناعت در منزل هستيد؟
6- شما مايليد همسر شما در خريد لوازم زندگي، چه مسائلي را رعايت نمايد؟

بخش چهارم: سوالات مربوط به مسائل فرهنگي

1- تحصيلات شما چقدر است؟
2- آيا قصد ادامه تحصيل داريد يا خير؟ در چه رشته اي و از چه طريقي و در كجا؟
3- در طول سال چند كتاب غير درسي مطالعه ميكنيد؟
4- مطالعات شما اغلب در چه زمينه هايي بوده است؟
5- بهترين كتابهايي كه تاكنون خوانده ايد را اگر ممكن است نام ببريد؟
6- معمولاً چه نشرياتي را مطالعه مي كنيد؟
7- اگر ممكن است چند نفر از شخصيتهاي مورد نظر و احترامتان[ شخصيتهاي فرهنگي، مذهبي، هنري، سياسي و...] را نام ببريد و دليل محترم بودن آنها نزد شما چيست؟

بخش پنجم: سؤالات مربوط به مسائل روحي و عاطفي

1- از چه نوع افرادي احساس انزجار و ناراحتي مي كنيد؟ چرا؟
2- اجتماعي بودن در نظر شما يعني چه؟
3- خودتان را تا چه اندازه اي اجتماعي مي دانيد؟
4- در اصلاح ديگران چگونه عمل مي كنيد و نوع واكنشهاي شما در مقابل مشكلات چگونه است؟
5- چقدر خود را خونسرد مي دانيد؟
6- منطقي بودن را چه مي دانيد؟
7- چقدر در زندگي خود را منطقي ميدانيد؟
8- واقع گرا هستيد يا احساساتي؟
9- بيشتر تأثير گذاريد يا تأثير پذير؟ به چه ميزان؟
10- چه چيزهايي موجب ناراحتي و عصبانيت شما مي شود؟
11- در مواقع عصبانيت چه مي كنيد؟
12- دروغ گفتن را در چه مواردي جايز مي دانيد؟
13- در چه مسائلي سختگير هستيد؟
14- آيا انتقاد پذير هستيد؟در مقابل انتقاد چه عكس العملي از خود نشان مي دهيد؟
15- چگونه از ديگران انتقاد مي كنيد؟
16- در اكثر اوقات شاد هستيد يا افسرده؟
17- در زندگي چگونه تصميم مي گيريد؟ تا چه اندازه قدرت تصميم گيري داريد؟
18- در مسائل اساسي زندگي شخصيتان، خودتان تصميم مي گيريد يا خانواده تان؟

بخش ششم:سؤالات مربوط به مسائل مذهبي

1- اعتقادتان به خدا چگونه است؟ آيا اين اعتقاد توانسته شما را از گناه باز دارد؟
2- آشنايي شما با مسائل و دستورات مذهبي چقدر است؟
3- آيا مايل هستيد همسر شما تمايلات مذهبي داشته باشد يا خير؟
4- رعايت حجاب را تا چه اندازه ضروري مي دانيد؟ تا چه حد آن را رعايت مي كنيد؟دليل آن چيست؟
5- چقدر با قرآن آشنا هستيد؟

بخش هفتم: سؤالات مربوط به روابط خانوادگي

1- ميزان دلبستگي شما به پدر و مادرتان تا چه حد است؟
2- پدر و مادر شما چگونه با شما برخورد مي كنند؟
3- چقدر در فاميل و خانواده محبوبيت داريد؟ دليل آن چيست؟
4- عكس العمل والدين شما در مقابل شكستهاي شما در زندگي چگونه است؟

بخش هشتم: اساسي ترين سؤالات خواستگاري

1- چه توقعاتي از زندگي آينده خود داريد؟
2- چه توقعاتي از همسر آينده خود داريد؟
3- آرزوهاي بزرگ شما چيست؟
4- مشكلات را چگونه و تا چه حد تحمل مي كنيد؟

برخي سؤالات نيز هست كه بهتر است به صورت غير مستقيم پرسيده شوند، مثلاً در مورد اطلاع از وجود بيماري خاص در طرف مقابل بگوييد: " من از نظر سلامتي روحي و جسمي مشكلي ندارم، شما چطور؟ " نكته مهم ديگر آنكه اگر نسبت به نوع خاصي از گرايشات سياسي يا فكري و عقيدتي و يا حتي شخص خاصي حساسيت مثبت يا منفي داريد، حتماً آن را به صورت كامل بيان نموده و نظر طرف مقابل را در مورد آن بدون تعارف و ملاحضه بخواهيد. در اينگونه جلسات بدون تعارف و يا رو دربايستي و با آرامش كامل و با وقت كافي به گفتگو و تبادل نظر پرداخته و از عجله كردن به شدت بپرهيزيد.بعد از پايان جلسه، در منزل خود به نتيجه گيري و پردازش آنچه ميان شما و طرف مقابل مطرح شده پرداخته و نتيجه گيري كنيد.