معرفی وبلاگ
در روزگاري كه همه به دنبال چشمان زيبا هستند،تو به دنبال نگاه زيبا باش...
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 22108
تعداد نوشته ها : 12
تعداد نظرات : 13
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان


**********************
دختران و پسران در دوره خواستگاري , آشنايي و شناخت جهت ازدواج، ممكن است دچار اشتباهات ذيل شوند .
**********************
1-استتفاده از مكانيسم هاي نا خودآگاه
الف)مثبت نمايي : تمايل به اين كه فردرا مثبت ببينيم . پس از ازدواج مي گويد : (افسوس ! افسوس كه خال لعل لبت زگيلي بيش نبود )
ب)ايده آل نگري: كشش به اين كه فرد را از هز نظر ايده آل در نظر بگيريم .
ج)ساده انگاري: همه چيز را ساده كنيم و سريع از مسائل قابل تامل بگذريم .
د)آشنا پنداري : تصور اين كه اين فرد برايمان آشناست و از كودكي در ذهن ما بوده است . در واقع ما تصويري در ذهن خود داريم كه آن زندگي مي كنيم .
هـ)انكار
اين اشتباه به اين معني است كه واقعيت هاي فرد را مي بينيم و ديگران هم اشاره مي كنند .اما ما انكار مي كنيم و نمي پذيريم ,ممكن است ما 2 اقدام كنيم .
الف)توجيه :مثلا فرد خشن است ,ما مي گوييم جدي و قاطع است .
ب)تخفيف :مثلا فرد غير مذهبي است ما مي گوييم فقط گاهي نماز نمي خواند . دلش پاك است.

2- درگيري عاطفي پيدا كردن
از عمده ترين اشتباهات در زمان آشنايي اين است كه به خاطر تعلق و هيجانات , عقل تعطيل يا تحريف مي شود .
صرفا روي عشق,علاقه و احساس ميخكوب مي گرديم و شناخت عقلاني عقب رانده مي شود .

3- تسليم نياز جنسي شدن
اين كه تن به خواسته هاي لذت طلبانه فرد داده شود , مثل لمس  , مسائل سكسي طرح كردن و .....

4- سازش عجولانه براي از دست ندادن طرف مقابل .
با چشم پوشي از عقايد , علائق فردي , فعاليت ها , خانواده و....تن به ازدواج مي دهد و اين بهانه را مي آورد كه نگران بالا رفتن سن هستم ,شايد نفرات بعدي بهتر نباشند.

5- تسليم ظواهر شدن:
جذابيت در صورت , اندام ,تن صدا ,ثروت,موقعيت اجتماعي مانع شناخت دقيق فردي مي شوند .

6- بي توجهي به نشانه هاي هشدار :
ارتباطات و سيع و عميق با جنس مخالف , درگيري هاي شديد كاري يا تحصيلي سابقه ا عتياد , رفيق بازي و نشانه هاي كنترل گري و بدبيني ,نشانه هاي وسواس,لذت طلبي و..... همه نشانه هاي هشدار در مورد نا مناسب بودن فرد مورد نظر است.

7- احساس گير افتادن در رابطه :
بعضي ها تصور مي كنند وقتي با كسي آشنا شدند يا چند جلسه خواستگاري پيش رفت ,ديگر نمي توانندبرگردند و مجبورند با رودربايستي قبول كنند .

8-باور به كم شدن مشكلات در آينده نيز از اشتباهاتي هست كه افراد مرتكب مي شوند .

9- باور به تغيير دادن فرد مقابل در آينده, هم بيشتر يك سراب دوران جواني است .دختران و پسران بايد شخصيت طرف مقابل خودرا همان طور كه هست براي ازدواج بررسي كنند و بپذيرند و به اميد تغييرآن ها پس از ازدواج نباشند .

10- نپرسيدن سئوالات كافي به دليل:
الف)ترس از مخدوش شدن رابطه عاطفي.
ب)نمي دانند دقيقا چه بپرسند.
ج)نمي خواهند جواب سئوالات رابدانند .
د)ترس از مورد سئوال قرار گرفتن .
ه)تصور اين كه جواب سئوالات را مي دانند (ذهن خواني )
و)بي تاثير دانستن, جواب سئوالات در انتخابشان


هميشه ازدواج با خودش شور ونشاط و البته هيجان و اضطراب داره

معمولا نگراني ها نسبت به فردا، و شوق و هيجانهاي ناشي از عميق ترين احساساتي كه درحال رد و بدل شدن هست، آنقدر زياد هستند كه فرايند شناختي و منطقي ازدواج را مشكل مي سازند. گاهي كاه مشكلات كوه به نظر مي رسند و گاه كوه مسائل ،‌كاه به نظر مي رسد.

بهتر است دختر و پسر با رسمي كردن خواستگاري با تكيه بر تجارب بزرگتران و علم مشاوران و با صبوري ، اين احساسات را تحت كنترل در بياورند و نگراني ها را به سطح منطقي رسانده و راه حلهاي احتمالي آن را بررسي كنند.

ازدواج پايان نيست. آغاز هست:
در واقع وقتي در فرايند ازدواج به اين نقطه مي رسيم كه اكثر شناختها انجام پذيرفته و كم كم ازدواج قطعي مي گردد. اينطور نيست كه كار پايان پذيرفته باشد،‌در واقع فرايند جديدي در حال شروع شدن است.

مثال:
باغباني كه زحمت مي كشد و زمين مرغوبي مي يابد، بذر مرغوبي مي يابد، كود و آفت كشي مرغوبي مي يابد، به معني آن نيست كه به محصول دست يافته است و كارش تمام شده است. بلكه به اين مفهوم است كه حالا وقت تلاش است. وقت برنامه ريزي هست، وقت توجه و دقت به نهال كاشته شده است.

در ازدواج ؛ ما با تكيه بر خدا، يادگيري مهارتها و تلاش خودمون و خلاقيتهاي فردي و تحمل و پشتكار در صدد هموار كردن مسيرپيش روي خود هستيم .لذا قدمهايمان بايد سنجيده برداريم. چون بسياري از مسير ممكن است هنوز هم ناشناخته باشد.

اين توجه ها و دقت ها بسيار لازم و ضروي هست و موردتوجه ماست. ليكن بايد بدانيم نبايد اينها منجر به حساسيت زياد ما شود و وسواس در ما ايجاد كند. و هميشه مضطرب و نگران آينده باشيم. و ترديد و نگراني، لذت اين تعهد و دلبستگي را كاهش دهد.

در فرايند ازدواج ؛ ما آرام مي رويم ،‌اما دلمان قرص بايد باشد. سنجيده عمل مي كنيم و اميدوار ،‌اما شهد شيرين يك زندگي عاقلانه و عاشقانه را از دست نمي دهيم. نبايد هيچكدام فراموش كنيم كه فقط وقتي ما مي توانيم ساير رسالتهاي خود را انجام دهيم كه اين آرامش دروني را داشته باشيم. رسالتهايي مثل شكوفايي در ابعاد مختلف زندگي امان ، خودمان، كارمان ، ارتباط با جامعه ، تربيت فرزندان و ....
پس انرژي خود را صرفا روي شغل،‌مسكن و فرزند و .... سرمايه گذاري نمي كنيم. بلكه در فهم خويشتن خود و زندگي كه بنا نهاده ايم ، سرمايه گذاري كنيم. فقط وقتي كه ما احساس آرامش و خوشبختي و رشد مي كنيم فرزندان ما عالي مي شوند، كار ما پيشرفت مي كند و نگراني هاي جنبي ما كاهش مي يابند.

آمادگي زوجين هنگام ازدواج براي مشكلات و رنجهاي احتمالي :
در واقع ما زوجين ، از ابتداي ورود به زندگي، خود را آماده مي كنيم كه رنج ببريم. خود را آماده مي كنيم هزينه كنيم ،‌ چون انتخاب خود را با ارزش مي دانيم و برايش به غايت تلاش خواهيم كرد. فلسفه نگاه ما هنگام ورود به زندگي تعيين كننده خوشبختي يا بدبختي ماست.
آنان كه به اميد يك اتوبان يك طرفه و بدون دردسر به جلو و در كمال راحتي هستند،‌خيلي زود متوجه مي شوند كه اشتباه كرده اند.

لذا ما خود را آماده مي كنيم كه مسائل مختلف را پيش رو داشته باشيم و حل كنيم
اول :مشكلات احتمالي دروني
دوم: مشكلات احتمالي بيروني

اول :مشكلات احتمالي دروني
در دسته اول ، تمام نقاط ضعفهاي قديمي ما (ضعفهاي شخصي دوران مجردي)به نوعي وجود خواهندداشت. اگر كمالگرا بوده ايم،‌ريز بين بوده ايم ،‌ دقيق بوده ايم ، نگران بوده ايم ، بدبين بوده ايم يا هر چيز ديگر كم و بيش خود را نشان مي دهند. در واقع مهمترين جايي را كه روي آن كار مي كنيم خودمون هستيم.
ما به گرماي احساس همسري خود، رنجها و دردهاي دروني يكديگر را التيام مي بخشيم . نقطه ضعفهاي همسران ، بايد آنها را دلسوزانه به نوازش يكديگر برساند نه به خشم و سرخوردگي.

ما زوجين بايد تحملمون را در مورد ضعفهاي شخصيتي يكديگر افزايش دهيم و يكديگر را با همه ضعفها و كوتاهي ها بپذيريم ، بدون احساس پشيماني، خشم و يا ناآرامي.
ما فقط آينه ي هم نمي شويم. كه آينه فقط نشان مي دهد و رها مي سازد. ما اينجا بازوي يكديگر را مي گيريم ،‌چراغي روشن مي كنيم . زخمها را التيام مي بخشيم و با نوازش، كمر يكديگر را مي گيريم و دست همديگر را رها نمي كنيم. و با تكيه و اعتماد در اين مسير پرفراز و نشيب پيش مي رويم ،‌بدون اينكه لحظه شماري كنيم كي اين وضعيت تمام مي شود يا به آخر راه مي رسيم. صرفا حركت همسفرانه و همسرانه ما به طرف هدفي لامتناهي ،‌همه آن لذتي هست كه خواهيم برد.

دوم: مشكلات احتمالي بيروني
در اين دسته هر چه غير از خصوصيات شخصيتي دروني دختر و پسر است در آن قرار مي گيرد.
مسائل اقتصادي،
مسائل اجتماعي
......
و مشكلاتي كه ممكن است پيش بيايد. همه اينها جزء‌دسته بيروني هستند.
اين دسته ها وقتي مي توانند تهديد باشند و ما را با مشكل روبرو كنند كه دقت ما در دسته اول كم شود. يعني ضعفهايمان را نشناسيم و التيام نبخشيم . يعني اگر دختر و پسر از درون خود يكپارچه و محكم و اميدوار نباشند، هر كدام از دسته اول مي توانند آنها را به هم بريزند.

دقت كنيد:
هيچ وقت هيچ كسي در خوشبختي ما نقشي كليدي تر از خود ما ندارد. بهتر آنست كه دختر و پسر با اين آمادگي وارد زندگي شوند، كه محكم دستان هم را بگيرند و اميدوارنه حركت كنند و حتي انتظار مشكلات را بكشند.
زوجين بايد مواظب باشند آنچه نقاط ضعف دروني آنهاست به صورتي در دسته و اشكال بيروني خودش را نشان ندهد. (مثلا به شكل مشكل اقتصادي، مشكل مادرشوهر، مشكل كاري، مشكل تحصيل و ...)
يعني وقتي ما در دسته اول مشكل پيدا كنيم ، دسته دوم ما را زير پاي خود له خواهد كرد.

زوجين نبايد در مورد يكديگر جزء نگر بوده و از يكديگر ذهن خواني كنند:
ذهن خواني و جزئي نگري آفتي هست كه از ابتدا ازدواج بايد به هم تذكر دهند و ريشه كنش كنند
. ذهن خواني همه آن چيزي هست كه پيش پيش در مورد آينده تصور مي كنيم و نگران مي شويم ، ذهن خواني همان خيالاتي هست كه نسبت به رفتار و گفتار و احساس يكديگر در ذهن مرور مي كنيم. و اينها آفت است.

الف)
شفاف سازي و ابهام زدايي و گفتمان بهترين روش از بين بردن ذهن خواني است.

ب )
راه ديگر دوري از ذهن خواني ،‌پرداختن عملي به مسائل زندگي است به نحوي كه فرصت خيالبافي در مورد انگيزه و هدف ديگران نداشته باشيم.

زوجين هر دو بايد به طور جدي در كاهش ديدگاه ريزبينانه نسبت به مسائل كوشش كنند.
اين فكر و ذهن را خدا به ما نداده است كه همش موي از ماست هاي مادي دنيوي بكشيم. پس بايد اين ذهن را آزاد كنيم. و بي تفاوتي را در آن قرار دهيم و از انرژي ريز بيينانه آن فقط در مسير هاي رشدي و آرامش بخش استفاده كنيم.

فرمول:
هر گونه تصور ، ذهن خواني و تفكري كه ما را به هم مي ريزد و موجب آسيب رساندن به ما مي شود نامطلوب هست و بايد رها شود.

به هر حال شرح آنچه گفته شد و اين طرحها به هنگام عملياتي شدن سختتر خودشان را نشان مي دهند.

X